اين هم ازيك عمرمستي كردنم.....
 
سالها شبنم پرستي كردنم
 
اي دلم زهرجدايي رابخور
 
چوب عمري باوفايي را بخور
 
اي دلم ديدي كه ماتت كردو رفت
 
خنده اي برخاطراتت كردورفت
 
من كه گفتم اين بهارافسردنيست
 
من كه گفتم اين پرستو رفتنيست
 
آه عجب كاري بدستم داددل
 
هم شكست, هم شكستم داددل

دلتنگی ؛

خیابان شلوغی است

که تو در میانه‌اش ایستاده باشی

ببینی می‌آیند

ببینی می‌روند

و تو هم‌چنان ،

ایستاده باشی